دوشنبه، آبان ۱۸، ۱۳۸۸

دکتر مجتبی آزمندیان

دکتر مجتبی آزمندیان بنیانگذار تکنولوزی فکر در ایران:
هميشه مي خواستم مهندس شوم چون در دبيرستان فيزيك ومكانيك من خوب بود دوست داشتم مهندس مكانيك شوم.ما چون در خانواده فقيري بزرگ شديم و پدرم كاتب جزبود براي همين به قهرمانان و افراد بنام فكر نمي كردم اما از نظر اخلاقي چون در مدرسه مذهبي علوي درس مي خواندم،علم و فن را دوست داشتم.

من در آمريكا در كنار تحصيل، بحث تكنولوژي فكر را هم دنبال مي كردم و تصميم گرفتم كه آنرا هم به ايران بياورم من دوست دارم براي خودم كار كنم وديگران را هدايت ورهبري نمایم، تمام مديريت را خودم در مجموعه ام انجام مي دهم البته مسئوليتهایي به افراد ديگر تفويض نموده ام. چون رشته خودم مديريت مي باشد توانايي اين مديريت رادر خودم مي بينم وحتي در شركتها وصنايع ،مديريت را تدريس مي كنم زيرا كه تكنولوژي فكر بر اساس مديريت وخصوصاَ خود نوعی مديريت مي باشد.

با توجه به اينكه در كشور ما موانع و مشكلات بسيار زياد است گاهي وقتها شكستها و مشكلات پيش مي آيد وبحث تكنولوژي فكر همين است كه انسان موفق در برابر اين مشكلات مانند كوه بايستد وآنها را حل نمايد.


اولين جرقه ايده تکنولوژی فکر در ايران با خواندن كتاب بيانديشيد و ثروتمند شويد در ذهنم بوجود آمد ودرآمريكا با مشاهده وارتباط با آنتوني رابینز. ديدم چگونه جواني ديپلمه توانسته با هدفهاي زيبا جامعه آمريكا را به سمت و سوي خوبي پيش ببرد و حتي كلينتون رئيس جمهور آمريكا هم با او مشاوره كند در نتيجه از كتابها و نوارهايي استفاده كردم و باافراد موفق آمريكايي صحبت كردم و بعد از 12سال تلاشی که براي رسيدن به اين مرحله طي كردم به اين نتيجه رسيدم كه حالا مي توانم به ايران برگردم واين ايده راپياده كنم.

دليل اينكه از بين ايده هاي ديگر من اين ايده را دنبال كنم يكي نياز خودم بودوديگر اینکه چون قبلاَ 6سال در ايران خبرنگار بودم مي دانستم كه الان بحث تكنولوژي فكر مي تواند در توليد انگيزه وعشق براي افراد مؤثر باشد و آنها را به موفقيت وآرامش برساند البته بحث شهرت و ثروت طلبي انسان را نبايد از نظر دور داشت ولي من بجز اين بدنبال اشاعه فرهنگ مثبت نگري در بين مردم كشورم بودم وحتي بسياري از سمينارهايي كه برگزار مي كنم بطور رايگان مي باشد در كل كار فرهنگي سود چنداني ندارد ريسكهاي مالي مانند هزينه تبليغاتي كه سالي چند صد ميليون براي آنها هزينه مي كنيم و مجردالحال بودن افراد تنگ نظر در بسياري ازسازمانها همه جزء ريسكهاي كاري ما بود كه با صبر و شكيبايي حل شدند. به نظر من خودباوري بهترين نيرو براي كار آفريني است و كساني كه خودشان را باور ندارند روي گنج مخفي نشسته اند و همين عدم باور آنها اين گنج را پنهان ساخته است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر