دوشنبه، آبان ۱۸، ۱۳۸۸

مهرویه پازانی کارآفرین در قالیبافی

مهرویه پازانی موسس تعاونی نقش گل:
در كودكی آرزو داشتم كارگاه خیلی بزرگ داشته باشم و پر از دار قالی باشد و مردم را دور هم جمع كنم و الان به آرزویم رسیده ام و چند كارگاه دارم. كار با روستاییان را خیلی دوست دارم چون خودم یك روستایی هستم و در روستا ها خیلی راحت و خوشحالم، دوست دارم تمام روستا ییان را دور وبرم جمع كنم و به روستایی بودن خودم هم افتخار می كنم. در دوران كودكی مادرم مشوق من بود و او بیكار نشستن را دوست نداشت. همیشه دوست داشتم گروهی كار كنم، زمانی هم كه جوان بودم علاقه بسیار زیادی داشتم كه بیشتر با جمع باشم و الان هم از كار گروهی لذت می برم، احساس می كنم هر كاری كه به تنهایی نتوان انجام داد اگر به صورت تعاونی در آید واقعاً موفق تر است و اعتقاد دارم گروهی كار كردن خیلی به اقتصاد مملكت كمك می كند و می توان تجربه ها را به دیگران نیز انتقال داد. یاد گرفتن و یاد دادن را خیلی دوست دارم . از كودكی خیلی رویایی فكر می كردم و الان كه فكر می كنم متوجه می شوم كه به همه ی رویا های زندگی ام رسیده ام. مادرم هم همین طور بود، او زن بسیار قوی و بسیار هنرمندی بود و طرز فكر با لایی داشت و از نصیحت های مادرم بسیار استفاده كردم. زنهای پیر و جوان ها را خیلی دوست دارم. اگر جوان ها به قالی بافی، خیاطی، رفو گری و همه ی هنرهایی كه مملكت ما نیاز دارد به عنوان شغل دوم هم اگر نگاه كنند می تواند برایشان سود آور باشد.

جوان باید به سراغ هنرمندان بروند چون هنرمندان بیشتر از سایر اقشار جوان ها را می پذیرند و علاقه زیادی دارم برای معلولین درس بدهم و برایم افتخار است تا این زمان به هرارگانی كه سر زدم با من همكاری كردند و ازاین لحاظ هیچ مشكلی نداشتم. از نظرمن قشر جوان ما اصلاً بد نیست، اگر به درس و دانشگاه روی بیاورند موفق می شوند، هنرمند در كنار تحصیل كرده ها و هنر در كار درس موفق است؛ اگر كسی واقعاً بخواهد كار هست، و اگر كسانی علاقه داشته باشند كه هنرهای من را یاد بگیرند اگرهزار نفرهم باشند می پذیریم حتی حاضرم كه رایگان هم باشد و اهل شعار دادن هم نیستم.
مشكلات عاطفی و اقتصادی در همه ی خانواده ها وجود دارد و همه باید با این مشكلات دست و پنجه نرم كنند انسان باید در برابر مشكلات مقاومت نشان دهند. خداوند هر امانتی را كه به ما می دهد روزی پس خواهد گرفت، هر عزیزی كه خدا از ما می گیرد نباید آنقدر ناراحت شد كه كه وظایف و كارهایمان را فراموش كنیم و افسرده بنشینیم و نتوانیم كار كنیم. انسان بسیار توانمند است. زندگی در روستا برایم بسیار با صفاست. از لحاظ مالی خانواده متوسط بودیم ولی مادرم خیلی با پدرم همكاری داشت پدرم كشاورز بود ومادرم هم قالی می بافت.

شانس در موقعیت همه ی افراد صد در صد است. انسان می تواند خودش را موفق ترین یا بد بخت ترین كس دنیا بداند كسانی كه شانس آن ها بالاست و مؤفق ترند ، بیشتر به موفقیت فكر می كنند.

آموزه های دینی در موفقیت انسان تأثیر دارند هر كس به دین عمل كند یعنی به یك برنامه زندگی عمل كرده است. درمحیط كاری سعی می كنم از افكار آن بهره می برم. از زمانی كه كار را شروع كرده ام همیشه سعی كردم مشكلات را حل كنم. ولی اگر هم مشكلی بوده سعی كرده ام با مشكلات را با هم حل كنم. تنها مرگ است كه هیچ راه حلی برای آن نیست.

فكر ایجاد یك تعاونی به عنوان نقش گل از آنجایی بود كه متوجه شدم موفقیت در كارهای جمعی است.گروهایی كه با هم متحد هستند مثل زنجیر هستند كه هر چه این زنجیر بلند تر و محكم تر باشد پاره شدنش بسیار مشكل می شود من فكر می كنم اگر جوان ها و تحصیل كرده و بی سوادها را كنار هم قرار بدهیم و از طرز فكر آنها استفاده كنیم بسیار می توان بهره برد. زمانی كه می خواستم كار را شروع كنیم چون قبلاً زمینه این كار را داشتیم. مشكل زیادی نداشتیم و بعد كه تعدادمان افزایش یافت از دولت امكانات خواستیم و آنها هم به ما كمك كردند. ما قبل از بافتن فرش، ابتدا بازاریابی می كنیم و همه چیز براساس برنامه پیش می رود. مشكلاتی كه در این كار وجود داشت ابتدا مشكلات مالی بود كه با هم فكری و لطف دولت بر طرف شد، مشكلات كاری كه از طریق كارشناسان و هم فكری بافنده ها بر طرف می كنیم.

جوان ها باید با صبر و حوصله مشكلات را حل كنند و به دانشگاه و تحصیلات رو بیاورند، جوانان در عین حال سرمایه های مملكت محسوب می شود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر