سه‌شنبه، مهر ۰۷، ۱۳۸۸

آموزش کارآفرینی

اهمیت کارآفرینی انکارناپذیر و پرداختن به آن از ضروریات است. کارآفرینان در خط مقدم توسعه فن آوری و توسعه اقتصادی قرار دارند. آموزش، یکی از جنبه‌های مهم در گسترش کارآفرینی است که مورد توجه ویژه‌ای واقع شده است. با توجه به مطالعات مختلفی که صورت گرفته، ثابت شده که ویژگی‌های کارآفرینان اغلب اکتسابی است و نه توارثی و از این رو در حال حاضر آموزش کارآفرینی به یکی از مهمترین و گسترده‌ترین فعالیت‌ها تبدیل شده است. دوره‌های آموزش کارآفرینی با هدف تربیت افرادی با اعتماد به نفس بالا، فرصت‌شناس و به طور کلی افرادی که تمایل بیشتری به راه‌اندازی کسب و کارهای مستقل دارند، طراحی شده‌اند.این قبیل دوره‌ها به دنبال بهبود گرایش‌هایی همچون تمایل به استقلال، فرصت‌جویی، ابتکار، تمایل به مخاطره‌پذیری، تعهد به کار، تمایل به حل مشکلات و لذت بردن از عدم قطعیت و ابهام می‌باشد.
به طور کلی هدف‌های مورد نظر در آموزش کارآفرینی به شرح ذیل می‌باشند:
- تقویت انگیزه‌ و پرورش شخصیت: شناخت افراد از توانایی‌های خود و آگاهی دادن در این زمینه و برانگیختن آنها از اصلی‌ترین وظایف آموزش کارآفرینی است. تحریک انگیزه‌هایی از قبیل: میل به کسب ثروت، توفیق‌طلبی، استقلال‌طلبی، تمایل به ساختن چیزی نو، قبول نداشتن شیوه‌های موجود، قرار نگرفتن فرد در پایگاه اجتماعی که لیاقتش را دارد و نظایر آن موجب می‌شود که فرد را در مسیر کارآفرین شدن قرار دهد.چنان که ذکر شد ویژگی‌هایی که موجب می‌گردد فرد کارآفرین شود،ارثی نیست بلکه آموختنی است. بنابراین پرورش این ویژگی‌ها در افراد مختلف لازم است. برخی از افراد در محیط‌هایی پرورش می‌یابند که زمینه برای تحریک انگیزه‌ها و پرورش ویژگی‌های آنان فراهم است، بنابراین در صورتی که این افراد کسب و کاری را شروع نمایند، مطالعات نشان داده که اغلب با موفقیت همراه خواهد بود. اما بیشتر مردم در چنین محیط هایی قرار ندارند، لذا ایجاد انگیزه و پرورش ویژگی‌ها از طریق برنامه‌های آموزشی برای آنان لازم است. این ویژگی‌ها شامل مواردی همچون آموزش تفکر خلاق، بالا بردن ریسک‌پذیری، بالا بردن قدرت تحمل ابهام، دادن اعتماد به نفس، فرصت‌شناسی، دادن اطلاعات آموزشی نسبت به خصوصیات روانی شخص از قبیل مرکز کنترل می‌باشد. توجه داشته باشید که این بخش از برنامه آموزش کارآفرینی زمانی مفید خواهد بود که توسط افرای ارائه شود که خود نوآور و کارآفرین باشند.
- آموزش مهارت‌ها: فرد کارآفرین چگونگی راه‌اندازی یک کسب و کار و مراحل آن، چگونگی انجام کارهای گروهی و مهارت‌های ارتباطی و نظایر آن را بیاموزد. کارآفرین باید در زمینه‌ی مسائل مالی، شناخت بازار، اصول مدیریت، بیمه، اقتصاد، قانون کار و امور حقوقی نیز آگاهیهایی را داشته باشد. توانایی مدیریت توسعه و رشد شرکت، یافتن شیوه‌های جدید، رقابت و حفظ موقعیت در بازار، یافتن بازارهای جدید نیز از جمله مهارت‌های مورد نیاز کارآفرین هستند. کلیه‌ی هدف‌ها و مراحل فوق به منظور ایجاد انگیزش در بین افراد و ایجاد کارآفرینان جدید، آگاهی دادن، هدایت و تشویق کارآفرینان به سوی کسب مهارت‌های لازم و ارائه‌ی آموزش‌های لازم برای کسب مهارت‌های مورد نیاز به کارآفرینان صورت می‌گیرد و گذراندن این دوره‌ها برای موفقیت کارآفرینانی که قبلا هیچ گونه سابقه و زمینه‌ی محیطی لازم برای آنان فراهم نبوده، ضروری است.
برنامه آموزش کارآفرینی توسط سپند هنر

ویژگیهای کارآفرین

انسان کارآفرین دارای ویژگیهای روانشناختی و شخصیتی خاصی می باشد که در اینجا برخی از آنها را مرور می کنیم:
آرزو مندی و میل فراوان:افراد کارآفرین میل و عطش زیادی برای موفقیت و پیشرفت در زندگی شغلی خود دارند.آنها هدف مشخصی دارند و از جان و دل خواهان رسیدن به آن هستند.
کنترل درونی:هرگاه موقع کار وحرکت باشد، کارآفرین آماده است.او یک قرار ملاقات را بخاطر اینکه افسرده یا خسته است، لغو نمی کند.کارآفرینان برروی حالات و احساسات خود کنترل دارند و همیشه از روحیه لازم برای انجام کارها برخوردار هستند.
نیاز به استقلال: افراد کارآفرین نیاز دارند که طرحها و برنامه های خودشان را داشته باشند و آنها را باجرا دربیاورند.کارآفرینان نمی توانند خود را وابسته بدستورات دیگران بکنند.
خلاقیت و نوآوری: کارآفرینان بدنبال راههای جدید هستند.آنها می دانند که برای رسیدن به هدف ممکن است راههایی وجود داشته باشد که تا بامروز کسی آنها را تجربه نکرده باشد.
ریسک پذیری:انسان کارآفرین می داند که هرگز بشر چنین قدرتی را ندارد که آینده را بطور محتوم پیش بینی کند.اما کارافرین خطرپذیر است و با علم به اینکه ممکن است شکست بخورد، دست بعمل می زند.کارآفرینان می توانند راههای نو را بپیمایند چون نیاز ندارند که همه چیز مثل روز برای آنها روشن باشد.کارآفرین نیاز ندارد کسی به او تضمین بدهد که موفقیت در پیش است.
کارایی در شرایط فشار: وقتی اوضاع بر وفق مراد نیست و دشواریها گریبان انسان را می گیرد، از میزان کارایی کارآفرینان چیزی کاسته نمی شود.

مفهوم کارآفرینی

کارآفرینی (Entrepreneurship) موتور محرکه‌ی توسعه‌ی اقتصادی کشورها است. سه دلیل مهم کشورها برای توجه به مقوله کارآفرینی، تولید ثروت، توسعه‌ی تکنولوژی و اشتغال مولد است که البته در کشور ما توجه به کارآفرینی بیشتر بخاطر نقش اشتغال زایی آن بوده است. علاوه بر کارآفرینی فردی، در دهه‌های اخیر دو واژه‌ی کارآفرینی درون سازمانی و سازمانهای کارآفرین نیز در ادبیات کسب وکار به میان آمده‌اند.
افراد کارآفرین ایده ها و طرحهای خود را دارند و معمولا" از نظر شخصیتی از این نوانایی برخوردار هستند که کسب وکاری را راه اندازی و مدیریت نمایند.کارآفرینان نقطه مقابل کارمندانی هستند که از خود هیچ اختیاری ندارند و تنها منتظر دستورالعمل هستند. کارآفرینان تمایل دارند که بجای اجرای دستورالعمل، ابتکارات خود را داشته باشند و شهامت آن را نیز دارند که برای خود حرفه ای مستقل ایجاد نمایند. با این وصف ممکن است تصور نماییم که شرکتها و بنگاههای اقتصادی بزرگ مملو از کارمندان دستور بگیر است و کارآفرینان در آن جایگاهی ندارند.واقعیت این است که در چند دهه پیش تا حدودی وضعیت بنگاههای بزرگ اقتصادی چنین بود و هنوز هم در بنگاههای اقتصادی ناکارآمد، اکثر کارکنان، کارمندانی هستند فاقد خلاقیت و نوآوری. چندبار شده است که از خدمات شرکت یا سازمانی ناراضی بوده اید و زمانی که نارضایتی خود را با کارمند مربوطه درمیان گذاشته اید، چنین پاسخهایی دریافت کرده اید:
من نمیدونم ، بما گفته اند که اینجوری عمل کنید. مدیریت بما اینجوری دستور داده است و من اینجا هیچ کاره هستم. من دستورات کسی رو که بهم حقوق میده عمل میکنم و کار بیشتری نمی تونم واسه شما انجام بدم.
پاسخهای فوق نمونه هایی از مطالبی است که از یک کارمند دستور بگیر می شنویم و بطور قطع سازمان یا بنگاهی که چنین فردی را با مراجعین مواجه می سازد، سیستمی ناکارآمد محسوب می شود.اگر در کشوری رقابت سالم اقتصادی وجود داشته باشد چنین بنگاههایی بزودی در عرصه رقابت با بنگاههای کوچک از صحنه محو خواهند شد.از این رو در میان بنگاهها و سازمانها مفهومی رایج گردید که به آن کارآفرینی درون سازمانی گفته می شود.کارآفرین درون سازمانی، ایده پردازی است که مسئولیت به ثمر رساندن یک نوآوری را در درون سازمان بر عهده می‌گیرد.کارآفرین درون سازمانی ممکن است مبتکر یا مخترع نباشد، اما همیشه فردی است که می‌داند چگونه یک ایده را به واقعیتی سودآور تبدیل کند.بعبارت دیگر امروزه سازمانها و بنگاههای کارامد بجای تشویق کارکنان به اجرای دستورات، اهدافی را برای آنها معین می کنند تا افراد بتوانند با ابتکار و نیروی خلاقیت خود بهترین راهها را انتخاب نمایند. در شرکتی مانند گوگل تصور نمی کنم جایگاهی برای کارمند دستور بگیر تعریف شده باشد.
سازمان کارآفرین نیز اصطلاحی است که امروزه برای توصیف سازمانهای کارامد بکار میرود.سازمان کارآفرین واجد شرایط زیر می باشد:
- توانایی تجدید نظر در استراژی یا راهبرد.
- ایجاد فضایی که در آن امکان شکل گیری نوآوری وجود داشته باشد.
- امکان شکل گیری کسب وکاری جدید درون سازمان مادر.امروزه بنگاهها و سازمانهای بزرگ برای جذب افراد نخبه و کارآفرین، مفاهیم کارآفرین درون سازمانی و نیز سازمان کارآفرین را وارد ادبیات توصیفی سازمانها کرده اند.زیرا با جهانی شدن اقتصاد، عرصه رقابت نیز بین المللی شده است و نیاز به افزایش بهروری هرچه بیشتر احساس می شود.افراد نخبه و کارآفرین همواره اداره یک کسب و کار کوچک را به کارمند مجری دستورات بودن ترجیح داده اند.

چهارشنبه، شهریور ۲۵، ۱۳۸۸

شکست ناپذیری

دست بهرکاری می زد موفق می شد. او هرگز خطا نمی کرد.از هوش و استعداد فوق العاده ای برخوردار بود.حل مسائل علمی برایش آسان بود بطوریکه پیچیده ترین مسئله ها را درچند لحظه حل می کرد. او کیست؟هر که می خواهد باشد اما او در این جهان زندگی نمی کند. با این همه جای شگفتی است که هروقت می خواهیم با اراده و پشتکار کار مهمی را انجام دهیم اورا بعنوان الگو انتخاب می کنیم و می خواهیم مانند او باشیم و چون بپای او نمی رسیم گاه خودمان را سرزنش می کنیم.
نوابغ هم بارها راه را به خطا رفته اند اما مسیر خود را اصلاح کرده اند.هیچ قهرمان ورزشی نبوده است که در همه مسابقات پیروز شود.این افراد هرچه شکست بخورند، نیرو و توان بیشتری را برای موفقیت بکار می گیرند.بهمین خاطر است که انها شکست ناپذیر بنظر می آیند.در واقع شکست ناپذیری یعنی درس گرفتن از شکستها، ناامید نشدن و از پای ننشستن.

خلاقیت در عصر فناوری اطلاعات

در عصر فناوری اطلاعات کارهای کلیشه ای و تکراری توسط ربات و ماشین انجام می گیرد.در این دوران وظیفه انسان آفرینش است و پژوهش.باید بتوانیم در جهان امروز برای خود جایگاهی انسانی پیدا کنیم نه اینکه تاحد یک ماشین تنزل نماییم.
تمام انسانها بطورذاتی خلاق هستند ولی در اثر تربیت و سرکوب شدن این نیرو تبدیل به انسانهای غیر آفریننده شده و بطور کلیشه ای زندگی می کنند.در عصر ما دیگر انسانهای کلیشه ای در عرصه اقتصادی جایگاهی ندارند باید طرحی نو بیاوریم و حرفی نو بزنیم.

هدفمندی و جهت گیری مثبت

هدف های بازندگان: روز را به شب رساندن،شب را بپایان رساندن(مثلا" با تماشای تلویزیون)،دنبال مواد مخدر رفتن و به لذتهای کاذب رسیدن
بازندگان وقت خود را صرف انجام تشریفات و حرفهای بیهوده می کنند و نمی دانند هدف اصلی چیست.
هنگام مواجهه با شرایط دشوار افرادی خود را می بازند و ممکن است از بین بروند اما کسانی که هدفمند هستند روحیه خود را حفظ می کنند و به زندگی ادامه می دهند.
- هدف های خود را برای پنج سال آینده ، شش ماه آینده و ماه آینده، تعیین کنید.
- در پایان هر روز هدفهای روزانه ای برای فردای خود تعیین کنید.
- برای هدفهای خود طرح بریزید.مقالاتی که یاری دهنده طرحهای شما هستند مطالعه کنید. هدفهای خود را با افراد پیروز در میان بگذارید.
- موفقیتهای خود را جشن بگیرید.

خودانتظاری مثبت

می دانید چرا پیروزمندان در انتظار برد هستند؟
1- چون می خواهند برنده شوند. (میل و اراده)
2- چون می دانند این نحوه عملکرد خودشان است که موجب برد یا باخت می شود. (انظباط شخصیتی)
3- خود را برای برنده شدن آماده کرده اند.(آمادگی)
آماده برنده شدن هستید؟
- با افراد خوشبین و پیروزمندان معاشرت کنید.
- با شادی و امید از خواب برخیزید.
- خوبی های دیگران را بازگوکنید.
پیروزمندان می دانند که از نیروها و استعدادهای درخشانی برخوردار هستند و همواره در انتظار موقعیت مناسبی هستند تا حداکثر استفاده را از آنها ببرند.
جادوگران و طالع بینان سرانجام کارها را بشما می گویند اگر به گفته های آنها معتقد باشید ، پیش بینی آنها درست از آب درخواهد آمد.

پنج کلید ثروت و خوشبختی

1- بدانید با یاس و دلسردی چه کنید!
- چون ورشکسته ام،دلسرد گشتم.
- چون دلسردمی شدی، ورشکست شدی.
از مسائل جزئی ناراحت نشوید و بدانید که همه مسائل جزئی هستند.
2- پاسخهای منفی را تحمل کنید!
هروقت میله افتاد بگو بازم باید بپرم، نگو بازهم نتوانستم.
3- بتوایند فشارمالی را تحمل کنید!
در دورانهایی که با مشکلات شدید مالی مواجه می شوید،کارهای مثبت بیشتری انجام دهید نگویید چون پول ندارم حوصله ندارم.
همیشه مبلغی را پس انداز کنید، حتا ماهی هزارتومان پس انداز کردن بهتر از هیچ است.
4- به آسایش خاطری که بدست میاورید،قانع نباشید!
تا کمی وضع کار و کاسبی روبراه شد،سراغ جلسات باصطلاح دوستانه یا مهمانبازی نروید.این جلسات اغلب شمارا از تمرکز بر هدف باز میدارند و نمی گذارند کارخود را انجام دهید.
5- بیش از آنچه می بگیرید، بدهید!
در روابط انسانی و عاطفی حساب نگه ندارید، نگویید من یکقدم برداشتم حالا نوبت اوست یا اینکه چون شوهرم بمن علاقه نشان نمیدهد من هم با او رفتار خوبی ندارم.